محراب و گلدان سبز مایل به خاکستری دیگر نبودند. گلدان برای پدربزرگم بود. وقتی بچه بودم، جایش روی قفسهی کتابخانهای در منزل او بود. خیلی وقتها، در عصرهای ساکت و آرام، به گلدان خیره میشدم و تصور میکردم که پرندگان ماهیخوار سفید که روی آن نقاشی شده بودند پر میگرفتند و به جایی پرواز میکردند که حتی نمیتوانستم تصورش را بکنم. نمیدانم کِی بود، اما یک آن شک بَرَم داشت که گویا مرغان ماهیخوار میدانستند کجا میروند.
از مجموعهی «ادبیات پلیسی امروز جهان» بخوانید:
#توطئه_در_پیونگ_یانگ📚
نویسنده: جیمز چرچ
مترجم: محمد قمری حبشی
🖇برای سفارش این کتاب از وبسایت نشر قطره روی لینک زیر کلیک کنید:
🖇برای مطالعهی این کتاب در اپلیکیشن #طاقچه روی لینک زیر کلیک کنید:
🖇برای مطالعهی این کتاب در اپلیکیشن #فیدیبو روی لینک زیر کلیک کنید:
#ادبیات_پلیسی #رمان #داستان #رمان_خارجی #داستان_خارجی #نشر_قطره #نشرقطره #قطره #ورق_بزن_مرا