نقد و بررسی نمایشنامه نفت

1403/05/22 دوشنبه

مروری بر جلسه تحلیل و بررسی نمایشنامه «نفت»، نوشته الا هیکسون به قلم سحر اسدیان(از اعضای پاتوق کتاب‌بازها)

آقای علیرضا فخرکننده، در شروع، از مواجهه خود با این نمایشنامه و ضرورت ترجمه این اثر گفتند:
کار روی این نمایشنامه را از سال ۲۰۱۱ شروع کردم. من با نگاه به زندگی خود فهمیده بودم که تا حد زیادی از تاریخ دور بودم.
کم‌کم با تجربه‌های تلخی مثل تبعیض در محیط آکادمیک مواجه شدم. با نگاه به حُب‌و‌بغض‌هایی که به‌طور خاص به ایران و ایرانی‌ها روا داشته شده بود، به این فکر کردم که برگردم و به موضوعاتی خاص بپردازم و کمی با تاریخ کشورم آشتی کنم.
خاستگاهِ نگاه و علاقه من به حوزه محیط‌زیست و حوزه انرژی و نفت به یک حلقه مطالعاتی در دانشگاه باز می‌گردد.
سال ۲۰۱۵، بی‌بی‌سی یک هفتگانه نمایشنامه رادیویی ساخت که هر کدام ژانری خاص داشتند و به‌شکلی درباره نفت بودند. آغاز نمایشنامه اول آن با ملی شدن صنعت نفت و خروج مهندسان انگلیسی از شرکت نفتِ ایران است.

آقای فخرکننده در ادامه از قول الا هیکسون، نویسندهٔ این نمایشنامه، گفتند: «درام یک ژانرِ عمیقاً استعاری است.»
اگر نفت یک منبع تجدید‌ناپذیر و کران‌ناپذیر است، پس من نیز برای آن مدیومِ تئاتر و درام را انتخاب می‌کنم تا ذاتِ نفت به‌خوبی نشان داده شود.

آقای محمود خسروپرست، نمایشنامه‌نویس و دراماتورژ، در وصفِ این نمایشنامه و ضرورتِ خواندن آن گفتند:
این نمایشنامه یک درسِ بزرگِ نمایشنامه‌نویسی محسوب می‌شود.
من در کلاس‌های خود یک مفهومی را به اسم پرسپکتیو در درام‌نویسی تدریس می‌کنم. یکی از استادهای این پرسپکتیو در درام هارولد پینتر است.
رابطه‌ای که وضعیت بیرون با درون دارد همان پرسپکتیوی است که ما از بیرون و درون مشاهده می‌کنیم‌ و آن را در روابط مختلف بازخوانی می‌کنیم.
این امر بسیار برای درام‌نویسان مهم است و فقدان آن در درام‌نویسی ما به شدت وجود دارد.
پرسپکتیوی که در این نمایشنامه اتفاق می‌افتد، زنانگی و مفهوم زمین است.
زمینی که دوشیده می‌شود، زمینی که از آن نفت بیرون می‌آید، و زمینی که در تمامِ اسطوره‌ها به مثابهٔ یک زن و یک نماد زنانه است. و ما پرسپکتیو آن را در کاراکتر مادر و دختر می‌بینیم.
این سیر تاریخی از بدویت وجود دارد: مردی که فقط به‌مثابهٔ ابژهٔ جنسی به زن نگاه می‌کند و زنی که هم در آن وضعیت طغیان‌گر است و هم آن ابژهٔ جنسی را تبدیل به مفهوم خانواده و عشق می‌کند.
این نمایشنامه یک خوانش فمنیستی نیست، بلکه یک خوانش اسطوره‌ای است.
نکتهٔ دیگر شکل دوّاری است که نویسنده برای فرم این نمایشنامه انتخاب کرده. ما در این نمایشنامه هم پرسپکتیو شخصیتی داریم و هم پرسپکتیو فرمی. من این نمایشنامه را نه یک نمایشنامهٔ اجرایی، بلکه یک نمایشنامهٔ خواندنی می‌دانم.

آقای محمدرضا فرهادی، میزبان این جلسه، دربارهٔ نقدِ وضعیتِ فعلی تئاتر و ضرورتِ فعالیت هنرمندان در این زمینه گفتند:
نکته مهمی وجود دارد و آن نقد به خود و پیرامون خود است. این لحظهٔ انتقادی بارها در جلسات ما پیش آمده که نقد می‌کنیم و علیه وضعیت موجود طغیان می‌کنیم. یک جایی این نقد از فریاد فراتر می‌رود و به بیداد می‌رسد، و یک جایی هم به بی‌تحرکی و انفعال ختم می‌شود.
الزامِ ما که اینجا هستیم چیست، فقط نشستن و شنیدن؟‌ اگر من به‌شخصه دغدغه‌ای دارم، باید بتوانم آن را به یک شکلی کار کنم. که آن هم کار ساده ای نیست.
خوب است که در خلوت خود به این موضوع فکر کنیم که در چه نقطه‌ای از تاریخ ایستادیم و در اینجا کنش من برای خودم و پیرامون خودم دقیقاً چیست؟
قطعاً باید یک درک تاریخی داشته باشیم ولی آن درک تاریخی باید ناظر بر وضع موجود نیز باشد.
بهتر است هرکدام ما درون خود تأمل کنیم و ببینیم کجا ایستاده‌ایم و چه‌کاری از دست ما ساخته است.

انصراف از نظر