از کورها میتوان بهعنوان اولین نمایشنامهی پوچگرایی اشاره کرد. ٥٧ سال قبل از چاپ اﺛرِ در انتظار گودو، نوشتهی ساموئل بکت، موریس مترلینک در کورها سرنوشت نحس عدهای نابینا را که در شرایطی اسفناک گیر کردهاند به تصویر کشیده است. آنها انتظار آمدن رهبری برای تغییر دادن سرنوشتشان را میکشند. کورها درواقع نماد و سمبول ملتی است که گرفتار رهبری خودرأی و دیکتاتور شدهاند که در طول سالهای حکومتش به آنها قبولانده است که بدون وجود او آنها قادر به ادارهی امور خود نخواهند بود، رهبری پیر و فرتوت که از چند سال قبل به بیماری و ناتوانی خود پی برده است ولی "[...] از ترس اینکه کس دیگری جانشینش شود این مسئله را نمیخواهد فاش کند". در طول داستان، کورها بیشتر و بیشتر به اهمیت این واقعیت پی میبرند که برای بهتر شدن شرایطشان و درآمدن از وضعیت اسفناکْ راهی جز متحد شدن با یکدیگر ندارند.
0 از 5