زنان در جنگ حرکتى روان و آسان دارد و بهآسانى به هدف نهایى درامنویس منتج مىشود، اما نمىتوان گفت که این روانى ریشه در سختکوشی یا الهام محض نمایشنامهنویس دارد. عنوان نمایشنامة زنان در جنگ شاید این فکر را القا کند که این اثر نمایشنامهاى ضدجنگ یا تفحصى دیگر در رگوریشههاى دشمنى با زنان است، اما هیچیک از این پیشبینىها درست نیست. جان مورتیمر در شرایطى نمایشنامة این قفس شکستنى است را نوشته است که پسلرزههاى جنگْ اروپا را مىلرزاند و ناامیدى و بىسامانى در دادگاههاى قضایى، هتلهاى ساحلى و مدارس خصوصى موج مىزد. مورگنهال کاراکترى است بىگناه اما قربانى، قربانى به همان اندازه که فاول در بند جامعه اسارت را تجربه مىکند. و این شخصیتها سعى دارند به کمک فانتزى به عمق زندگى و گوشههاى ناشناختة حیات سرک بکشند و تخیل را دستاویز آزادى قرار بدهند.
0 از 5