«تئاتر» واژهای یونانی است که از ریشهی فعل «دیدن» میآید. تئاتر فرانسه الهام گرفته از تئاتر یونانی است و در آغاز جنبهی آیینی و مذهبی دارد و به زبان لاتین است، اما بهتدریج زبان فرانسه جایگزین زبان لاتین میشود و زندگی روزانهی چوپانان، بازیها، دعواها و مشاجرههایشان به نمایش راه مییابد. تاریخ ادبیات و هنر فرانسه از سدهی شانزدهم با واژهی «رنسانس» درهم آمیخته است. از یک سو، رنسانس تغییرات عمیق اجتماعی و فرهنگی را سبب میشود و از سوی دیگر، فرانسه و بخشی از اروپا را وارد یک جنگ بیترحم مذهبی میکند که اثرات خود را در سراسر این دوران حتی بر ادبیات و نمایش میگذارد. نویسندگان هر گروه نسبت به آن واکنش ویژهای نشان میدهند و ادبیات متعهد به وجود میآید. دورههای بعد، عصر زایش سبکها و نوعهای گوناگون در نمایش و تئاتر است. هزلیات اسکارون و سیرانو دوبرژراک، تراژدیهای پییر کورنی، راسین و کمدیهای مولیر، هرکدام یک حادثهی مهم در هنر تئاتر است. اهمیت تئاتر تا جایی است که حتی فیلسوفان عصر روشنایی مانند ولتر، دیدرو ، روسو و دیگران به صف نمایشنامهنویسان میپیوندند. با آغاز قرن بیستم و دو جنگ بزرگ جهانی، نگرش نویسندگان و نمایشنامهنویسان به تئاتر بهکلی تغییر میکند. در فرانسه دهها نمایشنامهنویس جوان ظهور میکنند که هدفشان این گفتهی یونسکو است: «تئاتر عالیترین هنری است که اجازه میدهد پیچیدهترین نیازهای عمیق ما را برای آفرینش جهانها مادی کند.» «تئاتر» واژهای یونانی است که از ریشهی فعل «دیدن» میآید. تئاتر فرانسه الهام گرفته از تئاتر یونانی است و در آغاز جنبهی آیینی و مذهبی دارد و به زبان لاتین است، اما بهتدریج زبان فرانسه جایگزین زبان لاتین میشود و زندگی روزانهی چوپانان، بازیها، دعواها و مشاجرههایشان به نمایش راه مییابد. تاریخ ادبیات و هنر فرانسه از سدهی شانزدهم با واژهی «رنسانس» درهم آمیخته است. از یک سو، رنسانس تغییرات عمیق اجتماعی و فرهنگی را سبب میشود و از سوی دیگر، فرانسه و بخشی از اروپا را وارد یک جنگ بیترحم مذهبی میکند که اثرات خود را در سراسر این دوران حتی بر ادبیات و نمایش میگذارد. نویسندگان هر گروه نسبت به آن واکنش ویژهای نشان میدهند و ادبیات متعهد به وجود میآید. دورههای بعد، عصر زایش سبکها و نوعهای گوناگون در نمایش و تئاتر است. هزلیات اسکارون و سیرانو دوبرژراک، تراژدیهای پییر کورنی، راسین و کمدیهای مولیر، هرکدام یک حادثهی مهم در هنر تئاتر است. اهمیت تئاتر تا جایی است که حتی فیلسوفان عصر روشنایی مانند ولتر، دیدرو ، روسو و دیگران به صف نمایشنامهنویسان میپیوندند. با آغاز قرن بیستم و دو جنگ بزرگ جهانی، نگرش نویسندگان و نمایشنامهنویسان به تئاتر بهکلی تغییر میکند. در فرانسه دهها نمایشنامهنویس جوان ظهور میکنند که هدفشان این گفتهی یونسکو است: «تئاتر عالیترین هنری است که اجازه میدهد پیچیدهترین نیازهای عمیق ما را برای آفرینش جهانها مادی کند.»
0 از 5