کیت : آغوش آدم فقط برای کمک کردنه مثلاً من همیشه کمک کردم هر زمانی که یه چیزی برای به دیگران دادن داشتم حتماً اون رو میبخشیدم من یه بار به یه دختربچهی یهودی نون دادم و بهخاطر همون نونی که به دختربچه دادم زندگیم رو به خطر انداختم و به هانس هم چیزی نگفتم چرا که نظر اون توی این قضایا خیلی مشخص بود و بیشتر از من تو همهچی غلو میکرد هانس میدونست که یعنی چی وقتی صد تا جنازه رو زمینه یا پونصد تا یا حتی هزار تا و علیرغم همهی اینها تحمل میکرد و علیرغم ضعف انسانی همیشه عاقلانه رفتار میکرد و همین اون رو خیلی قوی کرده بود ایرمی همیشه ازخودگذشته و مهربون باش همینه که میمونه.
0 از 5