سی و هشت سال طول کشید تا مصطفی خود را از گذرِ معیر به بنبست کوچهای در خیابان استخر برساند، اما برای من دو سال فرصتِ کمی بود تا بتوانم مسیرِ دشوار و باورنکردنی حیات سی و هشت سالهاش را پیدا کنم. آنچه برای من در جریان این سفرِ دو ساله اتفاق افتاد تنها شناخت نسبی شخصیت مصطفی و پیبردن به فراز و فرودهای زندگیاش نبود، من بیش از همه با تجربیات نسلی روبهرو بودهام که بازسازی حیاتِ اجتماعی و سیاسی ما نیازمندِ واخوانیِ چندبارة تجربیات آنان است. دوستان مصطفی پرتعداد و ناپیدا بودند، ولی رشتههایی نامریی آنان را به هم مرتبط کرده بود. بنابراین دیدار با هر کدام، حلقة این آشناییها را وسعت میبخشید.
0 از 5