ماه فوریهست و درختهای کریسمس هنوز کنار خیابون افتادهن. زمین یخ زده و انگار با روکش روغنی پلاستیکی فرش شده. آشغالهای آتیشبازی شب سال نو زیر برفهای آبشده دیده میشن. صحنهی نمایش مکانی است نفوذپذیر که قدرت تأثیرگذاری در زمان حال را دارد، جایی که زمان درهمکوبیده و ناآشنا نمایان میگردد. در نمایشنامهی زمان و مکان، دلتنگی از خاطرات گذشته نقش مهمتری از زمان حال ایفا میکند، بهگونهای که زمان حال برای مخاطب ناآشنا و غریبه جلوه میکند. در بعضی نمایشنامههای این نویسنده، گاه فضای سوررئال زمینهساز موقعیتهایی میگردد؛ برای مثال، ستونی میتواند در اتاقی لب به سخن بگشاید.
0 از 5