باید خونه رو تمیز کنم. کس دیگهای این کار رو نمیکنه. مشاور مالیتون برای صبحونه میآد. باید یه فکری به حالش بکنم. سلیقهی غذاییش هر روز عوض میشه. یه روز، تخممرغ آبپز و نون تست میخواد، روز بعد، آبپرتقال و تخممرغ نیمرو، یه روز دیگه، تخممرغ همزده و ماهی سالمون دودی، روز دیگهش، املت قارچ و نوشیدنی گازدار. الانهاست که آفتاب طلوع کنه. یه روز جدید. مشاور مالیتون داره صبحونهش رو توی خواب میبینه، خواب تخممرغ. تخممرغ، تخممرغ. چهجور تخممرغی؟ خیلی خستهم. کل شب رو بیدار بودم. تمومی نداره. هیچی متوقف نمیشه. همهش باید بجنبی. این زندگی منه. (از متن کتاب)
0 از 5